عوامل اتّحاد ملّت در جنگ تحمیلی با صهیون "عامل اوّل: شهادت دسته‌جمعی مردان دانش و قدرت"

0 0
  • تاریخ : 1404/4/31
  • بازدید : 15
امتیاز 0.00 تعداد رای 0

عوامل اتّحاد ملّت در جنگ تحمیلی با صهیون

🔹ملّت ایران در سایه‌ی ایمان به اسلام ناب محمّدی،دارای صفات برجسته‌ای هم‌چون تقوا،  آخرت‌اندیشی، عاقبت‌بینی، عدالت‌گرایی و معنوّیت‌خواهی است که سرشت نیک‌اندیش تاریخی خویش را در «گفته‌های اسلام ناب محمّدی» بازیافته و بازمی‌خواهد. 

🔰عوامل اتّحاد ملّت در جنگ تحمیلی با صهیون💠 عامل اوّل: شهادت دسته‌جمعی مردان دانش و قدرت
 
🔹ملّت ایران در سایه‌ی ایمان به اسلام ناب محمّدی،دارای صفات برجسته‌ای هم‌چون تقوا،  آخرت‌اندیشی، عاقبت‌بینی، عدالت‌گرایی و معنوّیت‌خواهی است که سرشت نیک‌اندیش تاریخی خویش را در «گفته‌های اسلام ناب محمّدی» بازیافته و بازمی‌خواهد. 

🔹با همه‌ي این احوال، واکنش اخیر ملّت در مواجهه‌ی با هجوم صهیونی طعم متفاوتی از اتّحاد را از خود نشان داد. این اتّحاد البتّه از جنس وفاق و سازش نبود، هر چند وفاق هم زمینه‌ی آن را مهیّاتر می‌کرد. بر این اساس پرسش مهمّی که در این ایّام باید پاسخ یابد این است که عوامل اتّحاد متفاوت ملّت ایران در مقابل هجمه‌ی دشمن صهیون چیست؟

 🔹شناخت این عوامل کمک می‌کند که با تقویت و پاسداری و یادداشت آن‌ها بتوانیم این دستاورد انسانی و اجتماعی را برای مدّت بیش‌تری حفظ کنیم، همان‌طور که آدرس نادرست از این عوامل می‌تواند دوباره ما را به سمت گسل‌های نژادی یا تاریخی یا موارد دیگر بازگردانده و بهره‌ی ما را از هزینه‌ی جنگ کم کند. 

🔹یکی از عوامل مهمّ برای این اتّحاد، اوّلین رخ‌داد از حیث ترتیب زمانی بود، یعنی «شهادت دسته‌جمعی پاسداران امنیّت و پیشرفت مردم مؤمن ایران». شوک ناشی از شهادت جمع بزرگی از ارکان امنیّت کشور و استوانه‌های جبهه و شهادت و اساطین قدرت، شوکت و پیشرفت کشور و دانشمندان مؤمن، مظلوم و گمنام و مبارزان عرصه‌ي قلم، بیان، فکر، آزمون و عمل، شوک سنگینی را بر قلوب مردم وارد کرد. شوکی که در میانه‌ی جریان مذاکرات هسته‌ای و تصوّر توافق با قدرت‌ها و صلح و سازش نهایی صورت می‌گرفت و در بالاترین سطوح، قوای اقتدار و پیشرفت کشور را به مبارزه و چالش طلبید. 

🔹این خسارت بزرگ اگر چه به زودی و با تدبیر فرمانده‌ي کل قوا، جمع شد و به طرز شگفت‌آوری نتوانست به شیرازه‌ و نظام قوای مسلّح آسیب جدّی وارد کند  و باعث اختلال در عملکرد آن گردد، تأثیرات عمیقی بر حافظه و تحلیل عمومی مردم ایجاد کرد. این رویداد، احساس متعالی و غیب‌نگر ملّت ایران را برانگیخت و تفاوت این ملّت تربیت شده در مکتب شهادت و اسلام را با دیگر ملّت‌ها و مزیّت او را بر دیگر مردمان بیش از پیش نمودار کرد. 

🔹 در این میان چند نوع از این حواسّ معنوی برانگیخته در این رخ‌داد تاریخی قابل توجّه هستند:

1️⃣ حسّ صداقت: ‌شهادت این جمع که نماد و تابلوی امّت حزب الله محسوب می‌شدند، نشان داد که برپاکردن عَلَم جهاد با مستکبران عالم توسّط امّت حرب الله، تنها یک شعار و  لقلقه‌ی زبان و عادت نیست، بلکه پیش‌قراوان این جریان در قربانگاه مبارزه با دشمنان حقیقت و انسانیّت، نرد خون بازی می‌کنند و جریان جهاد و شهادت در این عرصه زنده، پرتحرّک و شاداب به پویایی خود ادامه می‌دهد.

2️⃣ حسّ افتخار: با اعطای این خون‌ها به پیشگاه انسانیّت، حسّ غرور و افتخار ملّت برانگیخته شد. در روزگاری که ملّت‌های ستمدیده از استکبار به ناچار بغض خود را فروخورده و زیر سلطه‌ي دولت‌های ضعیف خود تحقیر می‌شوند، اصلی‌ترین سران کشور اسلامی ایران در راه دفاع از شرف و انسانیّت و مرز‌های معنویّت، دین، برادری و دفاع از قرآن، ذبح دسته جمعی می‌شوند. این رویداد تاریخی به همان میزان در تاریخ ثبت می‌شود که جنایت و سفّاکی و روسیاهی غرب در دوران جدید در تاریخ ثبت شده است. 

3️⃣ حسّ مظلومیّت: ملّت ایران می‌داند که این شهیدان پیش از هر چیز در زیر آوار تهمت‌ها و تحلیل‌های نادرست و دیده‌گان ناژرف‌نگر و سطحی، مادّی و حسّی و بوق‌های تبلیغات و جنگ نرم غرب دفن شده است. این پدیده برای او بسیار دردناک بود و باعث شد با قوّت بیش‌تری به میدان همراهی و پشتیبانی آید. 

4️⃣حسّ انزجار و نفرت: یکی از جلوه‌های شوم و شیطانی استعمار، جلوگیری از پیشرفت ملّت‌های تحت سلطه و کشتار دانشمندان به جرم دانش و پیشرفتی است که برای ملّتشان و برای بشریّت و توسعه‌ی عدالت در جهان فعّالیّت می‌کنند. تراژدی رسوا و فاش‌گویی بی‌ِشرمانه‌ی نتانیاهو و ترامپ در بیان مقاصد شوم و باطن نحس و نیّت ناپاک استعمار و صهیونیسم جهانی و طمع بی‌پایان ایشان به منابع کشور، حسّ مقدّس نفرت از ظالمان و ائمّه‌ي باطل و برائت از جریان مسلّط فریب و ریا و تزویر را در ملّت بیدار کرد و ایشان را آماده‌ي مقابله با این مجسّمه‌ی شرارت نمود. 

5️⃣حسّ نگرانی و تأسّف: حمله به سران دفاعی کشور دیدگان ملّت را بر خطری که چهل سال است ایشان را تهدید می‌کند گشود و تبار حاج‌قاسم و شهدای ژرف‌اندیش و دورنگر دفاع از حرم جمهوری اسلامی را جلوی چشم ایشان آورد و آه و سوز و تأسّف از فقدان این برگزیدگان را به اراده‌ي مقاومت و الاهه‌ي جنگ تبدیل کرد.


🔹ولی نعمتان امنیّت کشور، شهدای سرافراز میهن، پاسداران اسلام، دانشمندان شهید، بازنمایان روحیه‌ی فتوّت، سلحشوری و شهامت ایرانی، مصرع‌های تکّه‌تکّه‌شده‌ی مثنوی حماسه و رشادت، که از زیبایی ایشان کم گفته‌ایم، شدیدا به ذائقه‌ی خوش‌پسند و متعالی ملّت ایران نشستند و آتشی را در قلب‌های ملّت برافروختند که عقول ایشان را برای مدّت‌ها روشن و پاهایشان را در این راه استوار نمود. نسل‌های جنگ‌نادیده، قهرمانان زنده‌ای را تجربه‌ کردند و با ایشان حسّ یکتایی یافتند که در آینده، الهام‌بخش حرکت‌های جدید معنوی در نسل جدید باشند. شهادت دسته‌جمعی سران علم و اقتدار ایمانی ایران، سرمایه‌ی بزرگی شد برای اتّحاد بر کلمه‌ی معنویّت، از خودگذشتگی، ایثار، مقاومت و دورنگری و دشمن ستیزی و دوست‌شناسی.

🔹خلاصه این که یکی از عوامل اتّحاد متفاوتی که در هفته‌های اخیر از ملّت ایران شاهد بودیم، شهادت مردان قدرت و اندیشه بود که محصول و برآیند آن اقتداری شد که از باطن ملّت ایران جوشید. این اقتدار ترکیبی از این حواسّ باطنی بود: صداقت، مظلومیّت، نفرت از استعمار، و نگرانی و تأسّف بود که ملّت آن را در این دسته از سران پاک‌باز خویش مشاهده کرد. 

✍️محمد جواد ایزدپناه

◻️پژوهشگاه فقه نظام 

🆔@jiiss_ir

منبع:
امتیاز دهید :
به اشتراک بگذارید :

نظر دهید

گزارش