عرفه، روز دعا

0 0
  • تاریخ : 1404/3/15
  • بازدید : 6
امتیاز 0.00 تعداد رای 0

عرفه، روز دعا

باسمه تعالی

دعا در قرآن، جایگاه بس‌والا دارد. آیه‌های ویژه دعا، نیایش و عرض نیاز به پیشگاه پروردگار، در قرآن، نزدیک به سیصد آیه است.

آفریدگار هستی و انسان، در چند آیه شریفه، پذیرش دعا و برآوردن نیاز نیایش‌کنندگان را پایندان شده است؛ از جمله در سوره مبارکه بقره، آیه شریفه یکصد و هشتاد و ششم، می‌فرماید:

و هر گاه بندگانم درباره من از تو می‌پرسند، هان! که من سخت‌نزدیک هستم و نیاز خواهنده را هرگاه مرا فرا می‌خواند، برآورده می‌سازم.

این آیه، نشانی از کمال لطف و عنایت حق‌تعالی است بر بندگان. ثبت این آیه، بر سمت راست ناودان رحمت کعبه، بسیار، آرامش‌بخش نیازمندان پناه‌برده، در حجر اسماعیل ع است.

ارزش دعا، در قرآن چنان بالاست و جایگاه ویژه دارد که خداوند به رسول خود در آخر سورهٔ فرقان، دستور می‌دهد که بگوید اگر دعای شما نباشد، پروردگارم، ارزشی به شما نمی‌دهد.

رسولان و اولیای الهی، که دُژخویی‌ها، نامردمی‌ها، آزارها و روی‌گردانی‌های آزاردهنده از حق را می‌دیدند و با این ناروایی‌ها رویارو می‌شدند، عرصه را تنگ و راه را بس‌دشوار، به حصن استوار دعا، پناه می‌بردند،‌ تا روح و روان خود را با نیایش، رازگویی و صحبت با باری‌تعالی بدرخشانند و نگذارند ابرهای سیاه فسردگی، یأس، پژمردگی و دلسردی، آسمان روح و روان‌شان را فرابگیرد.

در گاهِ فراگیری بلایا، شررها، شرارت‌ها و رذیلت‌ها،‌ عاشقانه و از سر شیدایی، در گاه سپیده‌دمان، دعا‌، نیایش، ‌ناله‌ها، ضجه‌ها و راز و نیازهای خالصانه، بی‌گمان، خورشید را برمی‌دماند و انسان نیایش‌گر را به آستان فرخنده روز، روشنایی و افق‌های پرتوافشان، بار می‌دهد.

از این روی و برابر آموزه‌های وحیانی و سیره ناب اولیایی، حق‌مداران، حق‌گرایان و جهادگران و میان‌داران، که آن‌به‌آن، در دوران زندگی، زیر پتک سنگین رویدادهای تلخ، سنگین و هراس‌انگیز قرار می‌گیرند به تلاش و تکاپو می‌ایستند که با «دعا» روح خود را صیقل دهند، رخشان و زنگارزدایی کنند و زنگارهای روزگار زنگارزا را از چهره و زاویه‌زاویه آن پاک سازند.

رسولان الهی، از آغاز تا خاتم، همگی، هماره وظیفه داشتند، آموزه‌های حیاتی وحیانی را، به گوش جان مردمان بنیوشانند و با فراخواندن آنان، به زیر گنبد آسمان و گشودن درهای آن، با نیایش و یادآوری پیمان‌ها و میثاق‌های الهی، و توبه از کوتاهی‌ها و روی‌گردانی‌ها، لجام‌گسیختگی‌ها، زمینه‌های بارش رحمت او را به مزرعه دل‌ها و زندگی‌ها، فراهم آورند و سختی‌ها، رنج‌ها،‌ دردها و حرمان‌ها را فروکاهند.

دعاها و نیایش‌ها، آن آموزه‌های وحیانی، که به زبان دعا، به زیبایی آراسته‌ شده‌اند، و به بیان شیوا، ذهن و روان آدمی را می‌رخشانند، آثار جمیل روانی را در روان‌ها می‌گستراند.

دعا، رسم و آیینی دارد. رسم ‌و آیینی که وحی می‌آموزاند و وحی‌شناسان برگزیده، پس از برگیری آن، از چشمه پاک و زلال وحی، به زبان درخور فهم و درک قوم، بیان می‌کنند.

دعا، جهان‌هایی از وظیفه و اخلاق را می‌گشاید و انسان را به آفاق ناشناخته ره می‌نماید.

دعا، جهت صفحهٔ دل را از همه زخارف دنیا برمی‌گرداند و به آن جهت و سمت‌و‌سوی ویژه می‌دهد که همانا آستان ربوبی است.

دعا،‌ آب حیات است، که بر همگان است در گاه‌های گوناگون زندگی، بر آن فرود آیند و لبالب گردند.

سزاوار نیست انسان باورمند، بر لب آب حیات، تشنه، جان سپارد، از خان گستردهٔ آن بهره نبرد و در تنگنا و تاریکی بماند و با درد و رنج بی‌پناهی از پای درآید.

رب ودود، راه و آیین‌ها را برای نیایش، رازگویی و سخن‌گویی با خود، در رواق‌رواق آموزه‌های وحیانی، به نمایش درآورده و به رسولان خود فرموده به روشنی، پرده‌خوانی کنند و از این رواق‌ها به رواق‌های خوشبختی، سعادت، شکوفایی و سریرنشینی به عزت،‌ نقب زنند.

افزون بر این، از سرلطف، محبت و مهرورزی، مهرورزانه و عاشقانه، جاها و سرزمین‌هایی که دعاها و نیایش‌های دسته‌جمعی و گروهی، آسمان را می‌شکافند و به سوی آستان ربوبی رب ودود، بال می‌گشایند و ارمغان‌ها الهی را فرود می‌آورند، انتخاب فرموده و شناسانده است.

انسان، خلیفة الله است. و به نفحهٔ روح خداوندی، سرافراز.

از این روی، سزد این موجود شریف‌،‌ هماره، در کار و حال بریدن و جداشدن از عالم اسفل و پیوستن و پیوندخوردن، با عالم اعلی باشد.

این حال و جاه، دست نمی‌دهد، جز دمادم‌خواندن خداوند عزّ و جلّ

و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها

دعا، حجاب‌های بین آفریده و آفریدگار، بنده و خالق را برمی‌دارد و داعی به مدعو، واصل می‌شود و از کثرات موهوم دنیا، بریده می‌شود و به وصال وحدت عُقبی می‌رسد.

از این روی، شارع حکیم، به ورود به ساحت مقدس، پاک و روشن نیایش، دعا و بی‌پرده سخن‌گویی با خدا و برشمردن یکایک گناهان و کوتاهی‌ها و روی‌برگردانی و توبه از آن‌ها، فرمان اکید داده است؛ که در آنات گوناگون شب و روز، بندهٔ شیدا و عاشق کوی جانان، بایستی با آن دمساز و مأنوس باشد و آنی از خط سیر جدا نشود.

اولیای معصوم،‌ که سخن و بیان‌شان، سرچشمه‌گرفته از وحی است، با گوناگون‌بیان‌ها، به وصف دعا، نقطهٔ پیوند بنده و خدا،‌ پرداخته‌اند:

مغز عبادت، سلاح مؤمن، ستون دین، نور آسمان‌ها و زمین، کلید نجات، کلید رستگاری، سپر مؤمن، تیزتر و کاراتر و بُرّاتر از نیزهٔ برّان و...

برای انسان، این زندهٔ بیدار، در نگاه و باور اهل معرفت، دو تولد است:

تولد صوری و تولد معنوی.

تولد صوری، همه را در بر می‌گیرد. تولد صوری، همان است که جنین و کالبَد عنصری از زِهدان مادر، گام به گسترهٔ جهان بیرون می‌گذارد.

در این تولد، اختیاری در کار نیست.

ولی تولد معنوی، ویژه عاشقان، شیدایان و صاحب‌دلان است که به اختیار، صورت بندد.

رهرو راه حق و پویندهٔ کوی دوست، با چیرگی بر هوای نفس، و به کمند افکندن دیو هویٰ، از عالم شهود و کثرت، گام به عرصه با شکوه عالم غیب و وحدت می‌گذارد و مُلک را در می‌نوردد و به ملکوت می‌رسد.

زمان این هنگامه بزرگ و انقلاب دگرگون‌آفرین و شگفت، آن‌گاه فرامی‌رسد که باورمند و رهرو راه حق، روح خود را به کارگاه صیقل‌گری ببرد و زنگار تعلق‌ها و وابستگی‌ها را از آن بزداید و خویشتن خویش را بشناسد و همچون شعلهٔ چراغدان، فارغ از وزش‌های بادهای دنیوی، فروزان ایستد و در شب غفلت جهانیان، پرتو بیفشاند.

از این روست که حضرت عیسی ع فرماید:

به ملکوت نرسد هر که دو بار زاده نشود.

بدین‌سان «دعا» تولد دوباره انسان را جلوه‌گر می‌سازد و کمند زمین و زمان را، می‌گسلد و آدمی را به معراج حقایق می‌برد.

دعاهای اسلامی، بویژه دعاهای قرآنی و دعاهای سرچشمه‌گرفته از فیض معصومان، دورهٔ کامل خداشناسی، خودشناسی، جهان‌شناسی، معادشناسی، اخلاق و تهذیب نفس از هواجس شیطانی و مطامع دنیوی است.

همه این دعاها و نیایش‌ها، راه تولد دوم را به انسان نشان می‌دهد و بینش ژرف و باطنی زلال را در او پدید می‌آورد و انسان نیایش‌گر را به سرچشمهٔ زلال مکارم اخلاق، فرود می‌آورد و سرانجام، از آن که در دعاست و هماره در محراب دعا و نیایش، و خواستار گشایش درهای رحمت الهی، انسان کامل می‌سازد؛ زیرا بزرگ‌ترین رازهای حقیقت را کسی در‌می‌یابد که دل از زنگار حقد، کینه، حسد، کین و آز پاک سازد، عرفه را دریابد و هم‌آوا با رسول خدا، محمد مصطفی ص و حسین بن علی، خدا را بخواند.

آفریدگار هستی، روز عرفه را، روز گشایش‌خواهی و گشودن سینه رو به عرش الهی و نردبانی بلند و باشکوه برای فرارفتن به بلندای زندگی وحیانی قرار داده است.

در روز عرفه، حج‌گزاران، فراخوانده‌شدگان به سرزمین وحی، با دعا و نیایش، شیون، التماس، الحاح، تضرع، زاری، فزع، گریه، لابه، ناله و ندبه، خدا را می‌خوانند و از آن رب ودود، ‌عاجزانه می‌خواهند گرفتاری‌ها و رنج‌های اسلامیان را برطرف کند و دشمنان را ریشه‌کن.

اینان، خالصانه و عاشقانه، در آن سرزمین مقدس بر آن می‌شوند که درخت زقّوم کبر و ریا، حسد و کین، بدخواهی و بداندیشی را با تبر دعا ببرند و با آه‌ها و ناله‌ها و دم‌های آتشین توبه بسوزانند و خاکستر کنند، تا شایستگی بیابند به روز فرخنده عید گام بگذارند و گلوی نفس خود را ببرند و به پیروی از ابراهیم خلیل، دست به ذبح بگشایند و ذبح عظیم را جلوه‌گر سازند و سپس تقصیر کنند و لباس احرام را به در آورند و در جاده مهتاب‌گون انسان کامل، انسان تراز قرآن و تراز رسول الله ص قرار بگیرند.

بر حج‌گزاران و همهٔ حق‌مداران، فرض است که رایَت عرفه را، در هر کجا هستند بیفرازند و از این گشایش خداوندگاری بهره گیرند و با ناله و ندبه، گریه و زاری خردمندانه و برخاسته از شعور و حقیقت محمدیه، زمینه را برای تولد دوباره و ذبح‌شدن در راه خدا و یاری ستمدیدگان جهان و غزّهٔ مقتدر، که ناباورانه در جلوی چشم جهانیان و مسلمانان ساکت، به خاک و خون کشیده و در اخدودها افکنده می‌شود، غیورانه و قهرمانانه آماده کنند.

درود و سلام خدا و رسول اعظم، به آنان که با شناخت، عرفه را درک می‌کنند و در عبادت‌گاه‌ها حضور می‌یابند و حج‌گزارانی که به سرزمین عرفه با پای دل، گام می‌گذارند و زیر آن آسمان گشوده و بارش‌های رحمت الهی، دستان خود را برمی‌افرازند و پیشانی بر آستان ربوبی می‌سایند و از پروردگار عالمیان می‌خواهند که اسلامیان را از شر اشرار، بدخواهی بدخواهان و کینه‌ورزی کینه‌ورزان، آمریکا و اسرائیل خون‌آشام و جنایت‌کار، در امان بدارد و زمینه‌های نابودی و ریشه‌کنی آن‌ها را فراهم آورد.


 

منبع:
امتیاز دهید :
به اشتراک بگذارید :

نظر دهید

گزارش