اهانت به علما، انقطاع ولایت میان خدا و فرد اهانتکننده است (صحیفه امام ره / ج ۱ ص ۳۰۷)
امام خمینی(ره): اهانت به علماء، اهانت به اسلام است (صحیفه امام ره / ج ۱ ص ۳۰۸)
اخیرا، فردی که در کسوت نوکری اهلبیت (ع)، نام و نشانی دارد، زبان به طعنه گشود و با گستاخی تمام، به ساحت علمای اسلام و آیتالله محسن اراکی اهانت نمود و قلب شاگردان مکتب جعفری (علیهم السلام) و دوستداران فقه و دیانت را جریحهدار ساخت. این اهانت، نه به شخص ایشان، بلکه به ساحت همه علماء است؛ چراکه معظمله پرورشیافتهی حوزههای علمیه و از جمله شاگردان و تربیتیافتگان مکتبی است که امام راحل و شهید صدر آن را رهبری میکردند؛ مکتبی که اسلام را نه دین تشریفاتی و منزوی که فقط نصیحت کردن بلد است، بلکه اسلامِ سیاسیِ در صحنه میدانستند که با حضور در متن زندگی اجتماعی انسان و محیط سیاست، در ساماندهی نظام اجتماعی دخالت میکند.
کسانی که کمترین آشنایی با اندیشهها و آثار آیتالله اراکی دارند، بهخوبی میدانند، زبان و قلم معظمله خاری بر چشم و استخوانی است در گلوی کسانی که همصدا با دشمنان جمهوری اسلامی از جدایی دین از سیاست دم میزنند و با کژفهمی و یا تحریف دین، از زبان ابلیس سخن میگویند. جریانی که امروز در بیرون از مرزهای کشور توطئه میکند و برخی در داخل خواسته یا ناخواسته ابزار تبلیغاتی آنها میشوند، هدفی جز تحریف اسلام و بدبین کردن مردم نسبت به علمای حقیقی اسلام ندارند؛ وگرنه کیست که نداند نمیشود اسلام را از سیاست جدا کرد و سیاست را با دست هدایتی غیر از دست هدایت اسلام، معنا و تفسیر نمود:
«و لقد أرسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط» (سوره حدید/آیه ۲۵)
مقام معظم رهبری دامظله، در سخنانی با تأکید بر این آیه شریفه، اسلام سیاسی را چنین تبیین میکند:
«قسط چیست؟ قسط یعنی استقرار عدالت اجتماعی در جامعه. چه کسی میتواند این کار را انجام دهد؟ تشکیلِ یک جامعهی همراهِ با عدالت و قسط، یک کار سیاسی است؛ کارِ مدیران یک کشور است. این، هدف انبیاست، نه فقط پیغمبر ما، بلکه عیسی و موسی و ابراهیم و همهی پیغمبران الهی برای سیاست و برای تشکیل نظام اسلامی آمدند. آن وقت یک عدهای از روی مقدسمآبی عبایشان را جمع کنند و بگویند: ما به سیاست کاری نداریم! مگر دین از سیاست جداست؟! آن وقت تبلیغات خباثتآمیزِ غربی هم دائم دامن بزنند به این حرف، که دین را از سیاست جدا کنید؛ دین را از دولت جدا کنید. اگر ما مسلمانیم، دین و دولت به یکدیگر آمیخته است؛ نه مثل دو چیزی که به هم وصل شده باشند. دین و دولت یک چیز است.در اسلام دین و دولت از یک منبع و یک منشأ سرچشمه میگیرد و آن، وحی الهی است. قرآن و اسلام، این است.(۱۳۸۵/۰۵/۳۱)
رسالت حوزههای علمیه، چیزی جز تعلیم و ترویج اسلام ناب است؟! اگر حوزه علمیهای در تبیین الگوی حکمرانی نظام سیاسی اسلام کوتاهی کند و در تقویت حکومتی که بر پایه اندیشههای ناب اسلامی بهوجود آمده، حرکتی نکند، میتوان چنین حوزهای را سرباز نظام دانست؟
مقام معظم رهبری دامظله در سخنان دیگری، نقش حوزههای علمیه را چنین بیان میکند:
«حوزههای علمیه باید خود را سربازان نظام بدانند، برای نظام کار کنند، برای نظام دل بسوزاند، در خدمت تقویت نظام حرکت کنند؛ و این درست عکس آن چیزی است که سیاست سرویسهای امنیتی انگلیس و آمریکا و اسرائیل و دیگران و دیگران دنبال میکنند...» (۱۳۹۱/۰۷/۱۹)
بنابراین اهانت این فرد هتاک، هرچند به دلیل علقه او به اهلبیت (علیهم السلام)، مایه افسوس و تأسف است، ولی اهمیت چندانی ندارد؛ چراکه طبق فرمایش امام راحل پیامد اهانت به علما انقطاع ولایت میان خدا و فرد اهانتکننده است (صحیفه امام ره / ج ۱ ص ۳۰۷) و برای آیتالله اراکی نیز قطعاً موجب ارتقاء درجه و مقام خواهد بود(إن شاءالله). مهم آن است که در برابر قرائتهای ناصواب از اسلام که بهدنبال بازنمایی افکار خرافی و ارتدادی، هستند، باید هوشیار بود و از فتنه جریانهایی که پیوسته درصدد آسیب رساندن به راه روشن و مستقیم اسلام ناب، که متجلی در فقه ناب شیعه است، بوده و هستند و دست و زبان ناپاکشان، بارها، به ترور بزرگان اندیشه و اثرگذاران ساحتهای مبارزه با استکبار و جهل آلوده است، غفلت نکرد؛ چراکه مقصود اصلی ایشان دشمنی با شخص نیست، بلکه دشمنی با اسلام است.