در این همایش، سه کتاب: «فقه نظام بانکی»، «اصول فقه نظام»و «المسجد فی فقه النظام الاسلامی»، به قلم آیت الله محسن اراکی، رئیس هیأت امنای پژوهشگاه فقه نظام، با رتبه نخست، به عنوان آثار برگزیده سال در این حوزه، معرفی شد.
آیت الله محسن اراکی، رئیس هیِأت امنای پژوهشگاه فقه نظام، در چهارمین همایش کتاب سال حکومت اسلامی، طی سخنانی، بحث حکومت را یک موضوع اساسی از مسائل اسلامی برشمرد و اظهار داشت: در حقیقت همانگونه که در بیان حضرت امام خمینی (ره) به این مضمون آمده که اسلام مساوی با حکومت است، حقیقت این است که اساس ادیان الهی هم چیزی جز رسالت حاکمیت خدا به وسیله انبیا برای جامعه بشر نبوده است.
هدف بعثت رسول خدا (ص) حاکمیت بر روی زمین است، اگر به رسول ماموریت تبلیغ دادهاند، نه اینکه ماموریت رسول تنها ابلاغ آن باشد، ابلاغ هست، اما ابلاغ همین حاکمیت. لذا فرمود ما نوح و هود و صالح را فرستادیم که به مردم بگویند: (فاتقوا الله و اطیعونی) که معنای آن، حاکمیت رسول و همه آن دینی است که برای بشریت به عنوان پیام الهی به ارمغان آورده است. لذا ما چیزی به نام حکومت جدای از دین یا سیاست که بخشی از دین باشد نداریم.
همه دین سیاسی است؛ این یک سخن تبلیغاتی یا ترویجی نیست
همه دین سیاسی است. این یک سخن تبلیغاتی یا ترویجی نیست. این یک سخن برهانی است و دارای مبنای عقلی است و همه محور پیام انبیا و قرآن کریم همین است. (ان الدین عندالله الاسلام) یعنی این اسلامی که قرآن کریم معرفی میکند اگر در جایی میگوید: (و اُمرت ان اکون اول من اسلم) و در جای دیگر میفرماید: (و امرت ان اعدل بینکم). این (اعدل بینکم) همان (اول من اسلم) است. دو تا نیست. برقراری اسلام یعنی برقراری عدل. برقراری عدل یعنی برقراری حکومت عدل؛ و مهمترین مقوله زندگی بشر و نظام اجتماعی بشر مقوله حکومت است و تمام سعادتها و شقاوتها که بر جامعه بشریت گذشته مربوط به حسن حاکمیت یا سوی حاکمیت بوده است.
حکومت الهی یعنی نظم بخشی عادلانه
تمام تاریخ بشر به یک تعبیر تاریخ، حاکمیتهایی است که جامعه بشر آن را به نظم در آورده اند. حکومت هم چیزی جز نظم بخشی به جامعه بشر نیست. حاکمیت الهی یعنی نظم بخشی عادلانه. چون عدلی که خدای متعال به عنوان بزرگ ترین ارمغان به بشر هدیه کرده است، جز از عهده دین و جز از فرمان الهی بر نمیآید.
محتوای فقه از اول تا آخر فقه حکومتی است؛ فقه حکومت یک رشته از رشتههای فقهی نیست. اگر ما با نگاه جامعه به مسئله حکومت بنگریم همه فقه ما از اول تا آخر را شامل میشود. امر و نهی از منکر یعنی حاکمیت، یعنی سیاست. (اقیموا الصلاه) هم یک حکم سیاسی است که خدای متعال که حاکم جهان آفرینش است این حکم را به بشر عنایت فرموده است. کسی که دین را از سیاست جدا میکند نه دین را شناخته و نه سیاست را. چون سیاست هم همانگونه که خود اهل سیاست میگویند چیزی جز امر و نهی و فرمان نیست و لذا به حاکم در زبان فارسی، فرمانروا میگویند. منتها وقتی که این امر و نهی مربوط به جامعه میشود به آن نظام امر و نهی میگویند.
وقتی گفتیم فقه ما یعنی نظام امر و نهی با توجه به حوزههای امر و نهی، تبدیل به فقه نظام در حوزه اقتصاد یا سیاست یا فرهنگ یا … میشود. ما امر و نهی غیر منظم در اسلام نداریم؛ یعنی (اقم الصلاه) بخشی از نظام امر و نهی است که باید جایگاه (اقم الصلاه) را در آن نظام پیدا کنیم؛ و سایر احکام اسلامی بخشی از آن نظام امر و نهی است که خدای متعال برای بشر آورده است. چون جامعه بشر بدون نظم شکل نمیگیرد. آنچه جامعه بشر را شکل میدهد و رابطه بین افراد تبدیل به رابطه اجتماعی میکند، نظام اجتماعی است. این نظام یعنی حاکمیت؛ حاکمیتی که نظم جامعه باشد. این نظام باید هر بخشی از بخشهای جامعه را طبق یک نظام به هم پیوسته با سایر بخشها به جامعه ارائه و آن را اجرا کند؛ و این ماموریت بزرگی است که حوزههای علمیه بر دوش دارند.
با انقلاب اسلامی جامعه آماده تشکیل حکومت اسلامی شد
ما در گذشته و پیش از انقلاب، جامعه آماده حکومت اسلامی برای حکومت اسلامی نداشتیم؛ جامعهای که خود را برای پذیرش حکومت اسلامی آماده بکند. امروز به فضل انقلاب اسلامی و کار عظیمی که امام بزرگوار ما انجام دادهاند ما جامعهای داریم که این جامعه حاکمیتش را به دست اسلام و به دست مسئولین اجرای اسلام که فقها هستند سپرده است، هم مسئولیت تبیین بر عهده آنان است و هم مسئولیت اجرا.
بزرگترین مسئولیت حوزه علمیه امروز را تبیین نظام اسلامی در حوزههای مورد نیاز جامعه است. اگر ما به این مسئولیت عمل نکنیم مورد مواخذه قرار خواهیم گرفت. مردم حجت را بر حوزهها تمام کردهاند جامعه اسلامی ما حجت را بر ما تمام کرد. امروز قدرت در اختیار اسلام است. امروز جامعه در اختیار اسلام است. هر بخش از بخشهای جامعه نیاز به اقامه حکومت اسلامی یعنی احکام اسلامی دارد. اگر ما نتوانیم احکام مربوط به آن بخش را برای جامعه آماده کنیم، کوتاهی کردهایم.
قبل از انقلاب افراد بودند که میخواستند به اسلام و احکام عمل کنند و ما یک حکومت نداشتیم. فقهای ما که تا کنون این ماموریت عظیم تبیین فقه اسلامی و نگهداری این ذخایر عظیم را برعهده داشتند به خوبی عمل کرده و کار خود را انجام دادند یعنی خواستهها و نیازهای جامعه خودشان را در عرصه مسائل مبتلا به مردم پاسخ گفتند. هیچ نیازی در دوران قبل از انقلاب نبوده که فقه ما پاسخگوی آن نباشد.
نظام اقتصادی مجموعه پنج حلقه به هم پیوسته است
انقلاب نیازمند نظام اقتصادی است؛ نظام اقتصادی غیر از کتاب البیع و کتاب التجاره و کتاب الشرکه و کتاب المضاربه است. اینها تبیین روابط فردی جامعه است. در جامعهای که حکومت اسلامی هم نداشته باشد به این احکام فردی نیاز داریم. ولی آنچه را در جامعه اسلامی نیاز داریم چیز دیگری است که علاوه بر این روابط فردی چیزی داریم به نام جامعه. جامعه یعنی جایی که یک نظام حاکمیت فراگیر باید آن را در همه بخشها نظم ببخشد. در اقتصاد جامعه نگاه میکنیم.
اگر ما بخواهیم در این اقتصاد معاملات را تکی نگاه کنیم نیاز نظام را پاسخگو نبوده ایم. بانک یک پدیده اجتماعی مربوط به بخشی از نظام اقتصادی است. نظام اقتصادی یعنی مجموعه پنج حلقه به هم پیوسته که البته در این حلقههای به هم پیوسته معاملات فردی جای میگیرد منتها نظام اقتصادی چیزی غیر از معاملات فردی است.
نظام تملک ثروتهای نخستین؛ فعالیتهای اقتصادی در جامعه بشر از تملک ثروتهای طبیعی و نخستین مثل آب، خاک، زمین، جنگل، دریا و … آغاز میشود. این، آغاز زنجیره نظام اقتصادی است. این غیر از مسئله بیع و مضاربه و شرکت است.
بعد از آن، بحث تولید مطرح است. نظام تولید خودش یک فقه ویژه دارد. چه تولید کند؟ چقدر تولید کند؟ اولویتهای تولید چیست؟ این تولید چگونه نظم پیدا کند در جامعه بشر؟ این حلقه دوم زنجیره است.
حلقه سوم این زنجیره این است که وقتی مردم کالا را تولید کردند، این کالا برای آن کسی که تولید را انجام داده سودآور است. اینجا یک توزیع دوم داریم. به این معنا که از این سود، جامعه میخواهد اداره شود؛ بنابراین، هزینههای اداره این جامعه را چه کسی باید پرداخت کند؟ جامعه احتیاج به امنیت، بهداشت، آموزش، جاده، راه و … دارد. در حلقه سوم بخشی از سود تولید باید نیازهای اجتماعی را تامین کند چیزی که تحت عنوان نظام توزیع ثانوی از آن یاد میشود.
در حلقه چهارم کسی که کالایی را تولید کرده به کالای دیگری نیاز دارد. مثلاً کسی که آب تولید کرده نان احتیاج به نان دارد یا کسی که نان تولید کرده نیاز به آب دارد و … باید مبادله صورت گیرد. پس حلقه چهارم مربوط به نظام مبادله است. در اینجا به مبادله به صورت یک نظام نگریسته میشود در این نظام مبادله بانک تبیین میشود. پول در این نظام مبادله تعریف میشود؛ و لذا اگر نتوانیم فقه نظام را استنباط کنیم نمیتوانیم بگوییم پول چگونه باید باشد.
نیاز جامعه به یک نظام تربیتی جامع
یکی از اشکالاتی که امروز در تحقیقات فقهی حوزه وجود دارد این است که میآیند درباره پول به تنهایی بحث میکنند. در حالی که این بحث ناقص و غیر علمی است چون پول یک پدیده خرد است که در نظام اجتماعی مبادله تعریف میشود. تا نظام مبادله را استنباط نکرده باشیم، نمیتوانیم بگوییم نقش پول چیست. در عرصه آموزش و پرورش هم همینطور است یک تربیت فردی داریم اما گاهی میگوییم در این عرصه یک حکومت داریم که میخواهد جامعه را تربیت کند بنابراین به یک نظام تربیتی نیاز دارد احکام خرد تربیتی لازم است اما کافی نیست.
امیدواریم مرکز تحقیقات بتواند در این راستا عمل کند و حوزه علمیه را به سمت پاسخگویی به نیازهای نظام کمک کند ان شاءالله. امیدواریم با همت اهل تحقیق و دانشمندان بتوانیم بخشی از این نیازها را برطرف کنیم؛ و بحمدالله حوزه علمیه قم در این راستا گامهای بسیار بزرگی برداشته است. ان شاءلله بتوانیم به وظیفه مان عمل کنیم.